دل شکستگی چقدر برای سلامتی شما ضرر دارد؟

زمان مطالعه: 4 دقیقه

عوارض عاطفی از دست‌دادن و سایر احساسات قدرتمند مشابه، می‌تواند سلامت جسمانی شما را با خطرات جدی مواجه کند. بیشتر ما به‌نوعی دل شکستگی را در زندگی خود تجربه کرده‌ایم. ممکن است بعد از پایان یک رابطه احساس تنهایی، جداماندن و طردشدن کرده باشید یا ازدست‌دادن یک عزیز قلبتان را فشرده باشد. حتی ازدست‌دادن کار هم می‌تواند نوعی حس خلأ در زندگی شما ایجاد کند؛ حسی شبیه به افتادن در یک حفرۀ عمیق که فکر می‌کنید شاید هرگز نتوانید از آن خارج شوید.

هر نوع ازدست‌دادنی می‌تواند حس سوگ را در شما زنده کند. سوگ یکی از قدرتمندترین احساساتی است که حتی ممکن است منجر به بیماری‌های جسمی شود. آیا امکان دارد دل شکستگی شما را به کشتن بدهد؟ بله؛ ولی احتمال آن بسیار ناچیز است.

احساسات قدرتمندی مثل سوگ، خشم، ترس و حتی هیجان می‌توانند منجر به تغییرات جسمی شوند. واکنش‌های احساسی قطعاً بر سلامت جسمی شما تأثیر می‌گذارند؛ اما احتمال این‎که عواقب ناگواری داشته باشند چندان زیاد نیست. در این مقاله قرار است در مورد عوارض جسمی دل شکستگی و مهم‌ترین آن‌ها یعنی «سندرم دل شکسته» صحبت کنیم.

چه زمانی دل شکستگی به جسم شما آسیب می‌زند؟

وقتی به «دل شکستگی» فکر می‌کنیم، تأثیر آن بر سلامت روان برای ما پررنگ‌تر از عوارض جسمی است؛ اما به نظر می‌رسد که عوارض روحی و جسمی دل شکستگی همپوشانی دارند. علت آن هم این است که وضعیت روحی و جسمی ما به‌صورت متقابل روی یکدیگر تأثیر می‌گذارند. در ادامه به روش‌هایی نگاه می‌اندازیم که طی آن‌ها تجربه دل شکستگی می‌تواند به معنای واقعی کلمه به قلب و سایر نقاط بدن آسیب برساند.

سندرم قلب شکسته (کاملاً واقعی!)

وقتی شخصی رویدادهای احساسی یا حوادث تروماتیک را از سر می‌گذراند، سیستم عصبی او هورمون‌های استرس (مثل آدرنالین و اپی‌نفرین) را فعال می‌کند که طبیعی است؛ اما به‌ندرت و به دلایلی که هنوز ناشناخته‌اند، فردی که دچار تنش احساسی شده ممکن است تجربه‌ای مشابه با سکتۀ قبلی داشته باشد. به این وضعیت سندرم قلب شکسته می‌گویند که به‌صورت رسمی «کاردیومیوپاتی تاکوتسوبو» یا «سندرم تاکوتسوبو» هم نامیده می‌شود.

ممکن است این سندرم منجر به بروز نوعی وضعیتی اورژانسی شود که به مراقبت‌های پزشکی فوری نیاز دارد. بعد از یک موقعیت با بار احساسی بالا، شما دچار هجوم آدرنالین می‌شوید که ترشح آن بیشتر از یک واکنش احساسی معمول است. این هجوم هورمونی ممکن است جلوی انقباض عادی عضله قلب را بگیرد و منجر به نارسایی قلبی کوتاه‌مدت شود. علائم سندرم دل شکسته می‌تواند مشابه سکتۀ قلبی باشد و شامل فهرست زیر می‌شود:

  • درد قفسۀ سینۀ شدید و ناگهانی؛
  • تنگی نفس؛
  • ضربان قلب نامنظم (آریتمی قلب)؛
  • افت فشار خون؛
  • احساس تپش قلب؛
  • غش‌کردن.

حتی ممکن است نتایج نوار قلب (EKG) هم حاکی از بروز سکته قلبی باشد؛ در صورتی‌که این‌طور نیست. سندرم دل شکسته منشأ هورمونی دارد و سکته قلبی به دلیل تشکیل لختۀ خون در شریان‌ها ایجاد می‌شود. در بیشتر موارد نارسایی قلبی برطرف می‌شود؛ اما در صورت برطرف‌نشدن، ممکن است سندرم دل شکسته در موارد بسیار نادر (با احتمال کمتر از یک درصد) منجر به فوت شود. به همین دلیل در صورت تجربه علائم مشابه با سکته قلبی، حتماً به اورژانس مراجعه کنید.

سوگ رایج‌ترین محرک احساسی مرتبط با سندرم قلب شکسته است و به همین دلیل این نام را روی آن گذاشته‌اند. با این حال پس از هر رویداد عاطفی بزرگ (مثل پایان رابطه یا مرگ عزیزان)، ممکن است علائم قلب شکسته در عرض چند دقیقه تا چند ساعت خود را نشان دهند. همچنین احساس شادی شدید مثل بردن لاتاری و نجات‌پیداکردن از خشونت، تصادف رانندگی یا حوادث طبیعی هم می‌تواند چنین علائمی را ایجاد کند.

فشار خون بالا

زندگی با دل شکستگی و سوگ می‌تواند استرس‌زا باشد. طی دوران پر استرس زندگی، بدن شما به عنوان واکنشی طبیعی وارد حالت «جنگ یا گریز» می‌شود که به آن پاسخ به استرس هم می‌گویند. این واکنش زنجیره‌ای از تغییرات را در بدن شما ایجاد می‌کند. مردمک چشم‌هایتان گشاد می‌شود، عضلات شما منقبض یا لرزان شده و از همه مهم‌تر ضربان قلب و فشار خونتان بالا می‌رود.

برخی از احساسات منفی که با دل شکستگی یا سوگ در ارتباط هستند، ممکن است فشار خون، واکنش‌پذیری عروقی و ریسک تشکیل لخته‌های خونی را بالا ببرند. افزایش کوتاه‌مدت فشار خون احتمالاً برای بیشتر افراد مشکلی را ایجاد نمی‌کند؛ اما اگر در حالت عادی هم فشار خون بالا دارید یا با ریسک ابتلا به سایر بیماری‌های قلبی مواجه هستید، ممکن است استرس ناشی از دل شکستگی در درازمدت برایتان خطرناک باشد.

فشار خون بالا

سکتۀ قلبی

افزایش سریع فشار خون می‌تواند به‌صورت بالقوه منجر به سکتۀ قلبی شود. این خطر برای افرادی که از قبل هم در معرض ریسک بالای سکته قلبی هستند، بیشتر است. در برخی از موارد (گرچه رایج نیست) ممکن است قلب نتواند افزایش سریع فشار خون را کنترل کند، مخصوصاً اگر فرد مبتلا به بیماری قلبی یا دارای سابقه شخصی و خانوادگی سکتۀ قلبی باشد. امکان دارد عواقب سکتۀ قلبی جدی و ناگوار باشد؛ بنابراین اگر علائم آن را احساس کردید، فوراً به اورژانس مراجعه کنید.

افسردگی

احساس سوگ و دل شکستگی می‌تواند فلج‌کننده باشد. هنگام تجربه دل شکستگی، داشتن کمی غم و غصه طبیعی است؛ اما ممکن است دوره‌های طولانی غم و ناراحتی شما را وارد حیطۀ افسردگی کند. شاید تصور کنید که افسردگی بر وضعیت روانی شما تأثیر می‌گذارد و این تصور درست است؛ اما زندگی با آن می‌تواند به سلامت جسمی شما هم آسیب بزند.

احتمال ابتلا به بیماری‌های قلبی در افراد افسرده بیشتر است و برعکس این موضوع هم صدق می‌کند. این ارتباط آن قدر قدرتمند است که پزشکان توصیه می‌کنند افراد مبتلا به افسردگی حتماً برای بیماری‌های قلبی غربالگری شوند و افراد مبتلا به بیماری قلبی هم از نظر ابتلا به افسردگی مورد ارزیابی قرار بگیرند.
داشتن احساس دل شکستگی برای بلندمدت، ممکن است به‌صورت دومینویی منجر به افسردگی و سپس بیماری قلبی شود.

سخن آخر

سلامت جسم و روان ما به طرز پیچیده‌ای با یکدیگر ارتباط دارند و زندگی با دل شکستگی، سوگ و غم می‌تواند به سلامت جسم ما هم آسیب بزند. درست است که این آسیب‌ها به‌ندرت حیات فرد را تهدید می‌کنند؛ اما به‌ویژه در درازمدت می‌توانند به‌صورت بالقوه مضر باشند.

اگر دچار نشانه‌های ناگهانی سکتۀ قلبی شدید، فوراً به اورژانس مراجعه کنید. اگر احساس دل شکستگی یا سوگ ادامه‌دار شد، با روان‌شناس یا روان‌پزشک صحبت کنید. آن‌ها می‌توانند به شما کمک کنند که با وضعیت جدید خود کنار بیایید و وضعیت سلامت عمومی خود را بهبود ببخشید.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *