بیماری آمیزشی چه تفاوتی با عفونت مقاربتی دارد؟

زمان مطالعه: 3 دقیقه

عفونت آمیزشی (sexually transmitted infection) چه تفاوتی با بیماری آمیزشی (sexually transmitted disease) دارد؟

با توجه به این‌که وجود عفونت یا بیماری آمیزشی سالانه در میلیون‌ها آمریکایی تشخیص داده می‌شود، باید جواب این سؤال ساده باشد؛ اما این‌طور نیست و بسته به منبعی که برای گرفتن اطلاعات به آن مراجعه می‌کنید، ممکن است به پاسخ‌های متفاوتی برسید.

با این حال بهترین جواب برای سؤال بالا این است که بین عفونت آمیزشی و بیماری آن هیچ تفاوتی وجود ندارد.

هر دوی آن‌ها هر دو اصطلاحاتی عمومی هستند که از آن‌ها برای توصیف طیفی از بیماری‌ها استفاده می‌کنیم که ممکن است از طریق روابط جنسی محافظت‌نشده از فردی به فرد دیگر منتقل شوند. امکان دارد این بیماری‌ها ویروسی، باکتریایی یا حتی انگلی (مثل شپش تناسلی) باشند.

«بیماری آمیزشی» مثل اصطلاح «بیماری مقاربتی» که پیش‌تر از آن استفاده می‌شد، قدیمی است و بار علمی کمتری دارد. همچنین این اصطلاح رایج‌تر است؛ چون بیشتر ما با آن بزرگ شده‌ایم.

در مقابل «عفونت آمیزشی» دقیق‌تر است و بار تاریخی و سیاسی کمتری دارد؛ اما به اندازۀ «بیماری آمیزشی» مصطلح و شناخته‌شده نیست.

چرا عفونت آمیزشی با بیماری آمیزشی تفاوت دارد؟

چرا تعداد زیادی از سایت‌ها با بیماری آمیزشی و عفونت آمیزشی به عنوان 2 مفهوم متفاوت رفتار می‌کنند؟ ساده‌ترین توضیح این است که راه‌های متفاوتی برای تعریف واژۀ «بیماری» وجود دارد و انتخاب هر کدام از آن‌ها رابطۀ بین 2 اصطلاح بالا را تغییر می‌دهد.

اگر «بیماری» را به عنوان انحراف از ساختار و عملکرد یک ارگانیسم تعریف کنیم (همان‌طور که معمولاً انجام می‌دهیم)، بنابراین هیچ تفاوتی بین عفونت و بیماری آمیزشی وجود نخواهد داشت. برخی از متخصصان بر این باور هستند که این تفسیر، دقیق‌تر است.

اگر شما هم مثل برخی از افراد فکر می‌کنید که باید علائم و نشانه‌هایی وجود داشته باشد تا بتوان یک ناهنجاری را بیماری نامید، بنابراین باید بگوییم که اول عفونت‌های آمیزشی رخ می‌دهند و امکان دارد به بیماری‌های آمیزشی تبدیل شوند. اگر بخواهیم این‌گونه فکر کنیم، اصطلاح «عفونت آمیزشی» می‌شود همان چیزی که پزشکان به آن «دورۀ نهفتگی» می‌گویند. دورۀ نهفتگی به مدت‌زمان بین ابتلا به یک عفونت و احساس علائم بیماری گفته می‌شود.

ایراد این منطق ساده است: در طب غربی از کلمه Disease (بیماری) برای توصیف بیماری‌هایی استفاده می‌شود که بدون بروز علائم مشخصی پیشرفت می‌کنند. به عنوان مثال می‌توان بیماری‌های زیر را نام برد:

  • بیماری‌های موروثی مثل بیماری هانتینگتون؛
  • بیماری‌های عفونی مثل جذام؛
  • بیماری‌های دارای سرعت پیشرفت کند مثل آب سیاه و حتی سرطان رودۀ بزرگ.

در مواردی مثل آب سیاه و سرطان روده بزرگ، همه ما به نتایج آزمایش‌های منظم مثل معاینات چشم و کولونوسکوپی تمکین می‌کنیم؛ چون علائم این بیماری‌ها تا زمانی که به مرحلۀ پیشرفته نرسند به‌ندرت خودشان را نشان می‌دهند.

به عبارت دیگر برای این‌که مفهوم تبدیل عفونت آمیزشی به بیماری آمیزشی منطقی جلوه کند، باید نحوۀ استفاده از کلمه «بیماری» را در بسیاری دیگر از زمینه‌های علم پزشکی تغییر دهیم.

بیماری‌ها در افراد مختلف به شیوه‌های متفاوتی خودشان را نشان می‌دهند. به ‌نحوی‌که برخی از افراد تمامی علائم و نشانه‌های ممکن یک بیماری را دارند و برخی دیگر از این قاعده مستثنی هستند. به همین دلیل متخصصان تصور می‌کنند که تمایز بین عفونت و بیماری منصفانه یا از نظر پزشکی دقیق نیست.

به عنوان مثال برخی از افراد دارای عفونت سوزاک ساده و قطعی، علائم دارند و برخی دیگر بدون علائم هستند. از طرف دیگر برای سوزاک که یک عفونت باکتریایی است، بهتر است از واژه عفونت به جای بیماری استفاده کنیم؛ چون باید با آنتی‌بیوتیک درمان شود و با این روش بهبود خواهد یافت. یکی دیگر از دلایلی که باعث می‌شود متخصصان از اصطلاح عفونت آمیزشی استفاده کنند، تاریخچۀ نه‌چندان جذاب واژه «بیماری» است.

بیماری آمیزشی و رابطه آن با انگ اجتماعی

واژه «بیماری آمیزشی» بار معنایی منفی دارد؛ چون وقتی آن را می‌شنویم اغلب فکرمان به سمت یک بیماری مزمن می‌رود که برای همیشه بر فرد اثر می‌گذارد.

همچنین اغلب ما از «بیماری آمیزشی» به عنوان یک شکست اخلاقی صحبت می‌کنیم و از بین تمامی اصطلاحاتی که استفاده می‌کنیم، بار معنایی منفی Disease از همه بیشتر است. در مورد بیماری‌هایی که از طریق رابطه جنسی منتقل می‌شوند، مشکلات استفاده از این کلمه بیشتر می‌شود. در طول تاریخ و مخصوصاً در فرهنگ غربی، همیشه هر اصطلاح یا کلمه مرتبط با میل یا رابطۀ جنسی بار معنایی منفی داشته است.

ممکن است تصور کنید بحث دارد به سمت معناشناسی می‌رود؛ اما تأثیرات مربوط به انتخاب‌های زبانی واقعی است.

در بسیاری از سیستم‌های فکری رابطۀ جنسی و میل جنسی را به مشکلات اخلاقی ربط می‌دهند و اگر عفونت آمیزشی در شخصی تشخیص داده شود، ممکن است این تصور اشتباه به وجود بیاید که آن فرد شخصیت ضعیفی دارد. این فرهنگ شرمساری و احساس گناهی که در رابطه با عفونت‌های آموزشی وجود دارد، ممکن است باعث شود فرد تمایلی به انجام آزمایش نداشته باشد یا نخواهد در مورد سلامت جنسی خود با همسرش صحبت کند. نتیجه این اتفاق، افزایش آمار ابتلا به عفونت‌های آمیزشی است.

این تصور که فقط افراد خاصی به عفونت‌های آمیزشی مبتلا می‌شوند اشتباه است؛ چون این عفونت‌ها در واقع رواج زیادی دارند. ممکن است هر کسی‌که رابطۀ جنسی محافظت نشده دارد به عفونت آمیزشی مبتلا شوند.

با توجه به معنای علمی و ریشه‌های تاریخی و فرهنگی بیماری آمیزشی، ممکن است استفاده از اصطلاح عفونت آمیزشی به ما کمک کند تا طرز فکرمان نسبت به سلامت جنسی را تغییر بدهیم.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *