به احتمال زیاد به افرادی در اطرافیانتان برخوردهاید که قبلاً بهراحتی رانندگی میکردند، اما پس از مدتی از نشستن پشت ماشین طفره میروند و شاید یکی از دلایلی که برای آن میآورند این باشد که «بعد از تصادفی که داشتم دیگر نمیتوانم رانندگی کنم» و احتمالا در زبان بدن آنها هم هنگام بیان این جمله، حالاتی از ترس فرد را هم احساس کنید. مثل اینکه از ارتباط چشمی پرهیز کند یا زمین را نگاه کند یا پاهای خود را مرتب تکان دهد. این حالات را ممکن است خودتان نیز تجربه کرده و متوجه غیرطبیعی بودن آن نیز شده باشید.
اختلال استرس پس از سانحه یا (Post Traumatic Stress Disorder) PTSD، نوعی اختلال روانی است که امکان دارد در افرادی رخ دهد که شاهد رخدادهای آسیبزنندهٔ زیر بودهاند یا آن را تجربه کردهاند:
- رخدادهای طبیعی مثل سیل، زلزله و…
- تصادف سنگین
- حمله تروریستی
- جنگ
- تجاوز جنسی
- تهدیدشدن به مرگ
- خشونت جنسی
- آسیب جدی دیدن
درگذشته، اختلال PTSD با نامهای زیادی مانند موجگرفتگی طی سالهای جنگ جهانی اول و روانرنجوری جنگی بعد از جنگ جهانی دوم شناخته میشد؛ اما اختلال استرس پس از سانحه فقط برای کهنهسربازان جنگی اتفاق نمیافتد و امکان دارد برای همه افراد با هر قومیت، ملیت یا فرهنگ و در هر سنی رخ دهد.
تخمین زده میشود که اختلال استرس پس از سانحه در طول عمر هر ۱نفر از ۱۱نفر تشخیص داده میشود و احتمال ابتلای زنان به این اختلال ۲برابر مردان است.
افراد دارای اختلال استرس پس از سانحه، افکار مزاحم و احساسات شدیدی را در ارتباط با تجربه خود دارند که تا مدتها بعد از پایان حادثه آسیبزننده باقی میماند. آنها ممکن است با کابوسهای شبانه یا از طریق فلاشبک خاطرات این حادثه را زنده کنند. (منظور از فلاشبک تکرار خاطرات حادثه در ذهن و خواب است) این امکان وجود دارد که آنها احساس غم، ترس یا خشم و احساس جدایی و بیگانگی با دیگران داشته باشند.
افرادی که اختلال استرس پس از سانحه دارند، ممکن است از ارتباط با افراد یا قرارگرفتن در موقعیتهایی که یادآور حادثه آسیبزننده مورد نظر برای آنهاست، اجتناب کنند و امکان دارد واکنشهای منفی و شدیدی در مورد یک چیز معمولی مانند صدای بلند یا لمس تصادفی داشته باشند.
تشخیص اختلال استرس پس از سانحه، نیازمند قرارگرفتن در معرض یک ضربه روحی (تروماتیک) و ناراحتکننده است. اگرچه امکان دارد این مواجهه نسبت به بار اول، غیرمستقیم باشد.
برای مثال ممکن است اختلال PTSD در نتیجۀ آگاهی فردی از مرگ خشونتبار یکی از اعضای خانواده یا دوستان نزدیک رخ دهد. همچنین ممکن است این اختلال در نتیجۀ قرارگرفتن مکرر در معرض جزئیات وحشتناک یک حادثه (تروما) رخ دهد؛ مانند افسران پلیسی که در معرض جزئیات موارد کودکآزاری قرار میگیرند.
علائم و نشانههای PTSD
علائم و نشانههای اختلال استرس پس از سانحه به چهار دستۀ زیر تقسیم میشوند. امکان دارد علائم خاص از نظر شدت متفاوت باشند.
نفوذ
افکار مزاحم مانند خاطرات مکرر و غیرارادی، رؤیاهای پریشانکننده یا فلاشبکهای یک حادثه آسیبزا، در این دسته از علائم قرار میگیرند. ممکن است فلاشبکها بهقدری واضح باشند که افراد احساس کنند در حال زندگی دوباره در آن تجربه تروماتیک هستند یا آن را جلوی چشمان خود ببینند.
اجتناب
امکان دارد اجتناب از یادآورهای حادثه تروماتیک شامل اجتناب از افراد، مکانها، فعالیتها، اشیا و موقعیتهایی شود که ممکن است محرک خاطرات ناراحتکننده باشند. امکان دارد افراد سعی کنند که از یادآوری یا فکرکردن در مورد رویداد مورد نظر اجتناب کنند. آنها ممکن است در برابر صحبتکردن راجع به اینکه چه اتفاقی افتاده یا اینکه چه احساسی دربارهٔ آن اتفاق دارند، مقاومت کنند.
تغییرات در شناخت و خلقوخو
موارد زیر از علائم و نشانههای تغییرات در شناخت و خلقوخو است:
- ناتوانی در بهخاطرسپردن جنبههای مهم حادثه آسیبزا؛
- افکار و احساسات منفی که منجر به باورهای مستمر و تحریفشده دربارهٔ خود یا دیگران میشود؛ مانند اینکه «من بد هستم» و «به هیچکس نمیتوان اعتماد کرد»
- افکار تحریفشده در مورد علت یا پیامدهای حادثه که منجر به سرزنش اشتباه خود یا دیگران میشود
- ترس مداوم
- وحشت
- خشم
- احساس گناه یا شرم
- کاهش شدید علاقه نسبت به انجام فعالیتهایی که فرد قبلاً از آنها لذت میبرده است
- احساس جدایی و غریبگی با دیگران
- ناتوانی در تجربه احساسات مثبت (نبود شادی یا رضایت)
تغییرات در برانگیختگی و واکنشپذیری
ممکن است علائم و نشانههای برانگیختگی و واکنشی PTSD شامل موارد زیر باشد:
- تحریکپذیر شدن
- فوران خشم شدید
- رفتار بیپروا یا بهصورت آسیبرسان به خود
- مراقببودن بیشازحد نسبت به اطراف خود، آن هم به شکل مشکوک
- بهراحتی مبهوتشدن
- مشکل در تمرکز یا خواب
بسیاری از افرادی که در معرض حادثهای تروماتیک قرار میگیرند، در روزهای بعد از رویداد، علائم و نشانههایی مشابه آنچه در بالا توضیح داده شد، تجربه میکنند. اگرچه برای تشخیص اختلال PTSD در فرد، باید علائم و نشانهها بیشتر از یک ماه طول بکشد و باعث ناراحتی یا مشکلات قابلتوجهی در عملکرد روزانۀ فرد شود.
بسیاری از افراد، در مدت ۳ماه بعد از تروما علائم و نشانهها را دارند، اما این امکان وجود دارد که علائم دیرتر ظاهر شوند و غالباً برای ماهها و بعضیاوقات سالها باقی بمانند.
اغلب اختلال استرس پس از سانحه با سایر بیماریهای مرتبط مانند افسردگی، سوءمصرف مواد و سایر مشکلات سلامت جسمی و روانی رخ میدهد.
درمان PTSD
توجه به این نکته مهم است که هر کسی که تروما را تجربه میکند، دچار اختلال استرس پس از سانحه نمیشود و همچنین هر کسی که دچار اختلال استرس پس از سانحه میشود، نیاز به درمان روانپزشکی ندارد. خوشبختانه در برخی از افراد، علائم اختلال PTSD با گذشت زمان فروکش کرده یا از بین میرود.
سایر افراد نیز با کمک سیستم حمایتی خود (خانواده و یا دوستان) بهتر میشوند؛ اما بسیاری از افراد دارای اختلال استرس پس از سانحه، به درمان حرفهای نیاز دارند تا پریشانی روانی آنها بهبود پیدا کند. چراکه این پریشانی میتواند شدید و فلجکننده باشد.
همواره به یاد داشته باشید که تروما (ضربه روحی) میتواند منجر به پریشانی شدید شود. در این پریشانی، خود و یا فرد مبتلا را مقصر ندانید؛ اختلال PTSD قابل درمان است. هرچه زودتر فرد تحت درمان قرار بگیرد، شانس بهبود او بالا میرود.
روانپزشکان و سایر متخصصان سلامت روان، از روشهای مؤثر و متنوعی (ثابتشده با تحقیق) بهره میگیرند تا به افراد مختلف در زمینۀ بهبودی و درمان اختلال PTSD کمک کنند. هر دو روش درمان با گفتگو (رواندرمانی) و دارو، درمانهایی مؤثر و مبتنی بر شواهد علمی برای اختلال استرس پس از سانحه را فراهم میکنند.
رفتاردرمانی شناختی
یکی از شاخههای رواندرمانی، رفتاردرمانی شناختی یا CBT است که تأثیر زیادی دارد. درمان پردازش شناخت، درمان مواجهه طولانیمدت و درمان ایمنسازی در برابر استرس که در زیر شرح داده شدهاند، ازجمله انواع رفتاردرمانی شناختی هستند که برای درمان اختلال PTSD به کار میروند.
درمان پردازش شناخت
این درمان بر اصلاح احساسات منفی دردناک مثل شرم، عذاب وجدان و… و باورهایی مثل «من شکست خوردهام»، «جهان خطرناک است» و… متمرکز است. این احساسات و باورها از تروما ناشی شدهاند. در این نوع درمان، درمانگران به شخص کمک میکنند تا با خاطرات و احساساتی از این دست مواجه شوند.
درمان مواجه طولانیمدت
این روش درمانی با بهرهگرفتن از یک روش ایمن و کنترلشده، از تخیلات تکرارشونده و دارای جزییات در مورد تروما یا مواجهه متوالی با محرکهای علائم استفاده میکند که این کار، بهمنظور کمک به شخص در زمینه مواجهه و بهدستآوردن کنترل بر ترس و پریشانی و همچنین یادگرفتن نحوۀ کنارآمدن با آنها، انجام میشود.
به عنوان مثال، از برنامههای واقعیت مجازی (Virtual Reality) برای کمک به کهنهسربازان جنگ دارای اختلال PTSD استفاده شده تا حضور مجدد در میدان جنگ را بهصورت کنترلشده و درمانی، تجربه کنند.
درمان ایمنسازی در برابر استرس
هدف از این روش، مجهزکردن شخص به مهارتهای سازگاری به منظور دفاع موفق در برابر محرکهای پراسترس است که از طریق مواجهه او با سطوح ملایمتر استرس، انجام میشود. این روش همانند واکسنی است که برای جلوگیری از عفونت پس از مواجه با یک بیماری، تزریق میشود.
گروهدرمانی
در این روش بازماندگان حوادث تروماتیک مشابه را تشویق میکنند تا تجارب و واکنشهای خود را در یک محیط آرام و به دور از قضاوت با بقیه به اشتراک بگذارند. اعضای گروه به یکدیگر در درک این موضوع که افراد زیادی مشابه آنها واکنش نشان دادهاند و احساسات مشابهی داشتهاند، کمک میکنند.
همچنین درمان خانوادگی هم ممکن است کمککننده باشد، چراکه ممکن است رفتار و پریشانی فرد دارای اختلال PTSD بر کل خانواده تأثیر بگذارد.
سایر روشهای رواندرمانی مثل درمان بینفردی، حمایتی و تحلیلی بر جنبههای احساسی و بینفردی اختلال استرس پس از سانحه تمرکز دارند. ممکن است این روشها برای افرادی که نمیخواهند خود را در معرض یادآورهای تروماهای خود قرار دهند، مفید باشد.
دارودرمانی
درمان دارویی میتواند به کنترل علائم اختلال PTSD کمک کند. علاوه بر تسکین علائم توسط دارو، این درمان به بسیاری از افراد کمک میکند تا بهصورت مؤثرتری در جلسات رواندرمانی شرکت کنند.
برخی از داروهای ضدافسردگی مثل مهارکنندههای انتخابی بازجذب سروتونین (SSRIs) نظیر سرترالین، فلوکستین و مهارکنندههای بازجذب سروتونین–نوراپینفرین (SNRIs) نظیر ونلافاکسین معمولاً بسته به نوع علایم بیمار برای درمان علائم اصلی اختلال استرس پس از سانحه استفاده میشوند.
این داروها بهصورت درمان تکی یا در ترکیب با رواندرمانی یا سایر روشهای درمانی به کار میروند.
ممکن است سایر داروها نیز به منظور کاهش اضطراب و تحریک فیزیکی یا درمان کابوسهای شبانه و مشکلات خواب استفاده شوند. این مسائل بسیاری از افراد دارای اختلال PTSD را دچار مشکل میکند.
سایر درمانها
استفاده از سایر درمانها مثل درمانهای مکمل و جایگزین نیز برای کمک به مبتلایان به اختلال استرس پس از سانحه در حال افزایش است. این رویکردها، فرایند درمان را در خارج از کلینیکهای سلامت روان مرسوم فراهم میکنند و ممکن است در مقایسه با رواندرمانی، به حرفزدن و افشای کمتری نیاز داشته باشند. طب سوزنی و درمان با کمک حیوانات، مثالهایی از این نوع رویکردها به شما میروند.
علاوه بر درمان، بسیاری از افراد دارای اختلال PTSD به این نتیجه میرسند که بهاشتراکگذاشتن تجربیات و احساسات با سایر افرادی که تجارب مشابهی دارند، بسیار مفید است؛ همانند اتفاقی که در گروههای حمایتی همتایان رخ میدهد.
بیماریهای مرتبط با PTSD
اختلال اضطراب حاد
درست همانند اختلال PTSD، اختلال اضطراب حاد در واکنش به رویداد تروماتیک و با علائم و نشانههایی مشابه رخ میدهد؛ اگرچه علائم آن بین سه روز تا یک ماه بعد از حادثه اتفاق میافتند.
امکان دارد افراد دارای اختلال اضطراب حاد، تروما را با فلاشبکها یا کابوسها دوباره زندگی کنند و ممکن است احساس کرختی یا بیگانگی با خود داشته باشند. این علائم و نشانهها باعث ناراحتی و مشکلات عمده در زندگی روزمرۀ آنها میشود. حدود نیمی از افراد با اختلال اضطراب حاد به اختلال PTSD مبتلا میشوند.
بهطور تخمینی، 13 تا 21 درصد از بازماندگان تصادفات رانندگی و بین 20 تا 50 درصد از بازماندگان تعرض، تجاوز جنسی یا تیراندازی جمعی، به اختلال اضطراب حاد مبتلا میشوند.
ممکن است انواع روشهای رواندرمانی مثل رفتاردرمانی شناختی، به کنترل علائم و نشانهها و پیشگیری از بدترشدن آنها و ابتلا به اختلال استرس پس از سانحه کمک کند. امکان دارد داروهایی مانند SSRI (مهارکننده انتخابی بازجذب سروتونین) که در دسته داروهای ضدافسردگی قرار میگیرند، به تسهیل یا کاهش علائم این اختلال کمک کنند.
اختلال سازگاری
اختلال سازگاری در واکنش به رویداد یا رویدادهای استرسزای زندگی رخ میدهد. عموماً علائم هیجانی یا رفتاری که فرد در پاسخ به عامل استرسزا تجربه میکند، شدیدتر یا قویتر از آن چیزی است که بهصورت منطقی برای نوع حادثهای که رخ داده، انتظار میرود.
علائم و نشانههای این اختلال ممکن است شامل موارد زیر باشد:
- احساس تنش
- غم
- ناامیدی
- کنارهگیری از افراد دیگر
- سرکشی
- تکانشگری
- تظاهرات فیزیکی مانند لرزش، تپش قلب و سردرد
علائم و نشانهها باعث ناراحتی یا مشکلات عملکردی قابل توجهی در بخشهای مهم زندگی هر فرد مانند محل کار، مدرسه یا روابط اجتماعی میشود. علائم و نشانههای اختلال سازگاری در طول سه ماه پس از حادثۀ تروماتیک شروع میشوند و بعد از پایان عامل استرسزا یا پیامدهای آن، بیشتر از شش ماه باقی نمیمانند.
امکان دارد عامل استرسزا یک حادثه واحد (مانند جدایی از شریک عاطفی) یا بیشتر از یک رویداد با تأثیر انباشته باشد. همچنین امکان دارد عوامل استرسزا عودکننده یا مداوم (مانند یک بیماری دردناک ادامهدار همراه با افزایش ناتوانی) باشد.
ممکن است عوامل استرسزا بر یک شخص واحد، کل یک خانواده، یک گروه یا جامعۀ بزرگتر (برای مثال در مورد رخدادهای طبیعی) تأثیر بگذارند.
تخمین زده میشود که اختلال سازگاری، تشخیص اصلی در مورد 5 تا 20 درصد افرادی است که تحت درمان سرپایی سلامت روان هستند. در یک مطالعۀ اخیر، کشف شده که بیشتر از 15درصد بزرگسالانی که سرطان دارند، اختلال سازگاری داشتند. این اختلال معمولاً با رواندرمانی درمان میشود.
اختلال تعامل اجتماعی بیقیدوبند
اختلال تعامل اجتماعی بیقیدوبند در کودکانی اتفاق میافتد که تا پیش از دوسالگی، بیتوجهی اجتماعی یا محرومیت شدید را تجربه کردهاند. همانند اختلال دلبستگی واکنشی، ممکن است این اختلال نیز زمانی رخ دهد که نیازهای عاطفی اولیه کودکان برای دلداری، انگیزش و محبت تأمین نمیشود یا تغییر مکرر مراقبان (مثل تغییرات متعدد شیرخوارگاه)، آنها را از شکلدادن به دلبستگیهای پایدار بازمیدارد.
اختلال تعامل اجتماعی بیقیدوبند شامل درگیرشدن کودک در رفتار بیشازحد صمیمانه یا از نظر فرهنگی نامناسب با بزرگسالان غریبه میشود. به عنوان مثال، ممکن است کودک با حداقل تردید یا بدون آن، نسبت به بیرون رفتن با یک بزرگسال غریبه راضی شود.
این رفتارها منجر به بروز مشکلاتی در توانایی کودک در زمینۀ برقراری ارتباط با بزرگسالان یا همسالان میشود. انتقال کودک به یک محیط مراقبتی معمولی، علائم این اختلال را بهبود میبخشد. اگرچه حتی بعد از قرارگرفتن در یک محیط مثبت، علائم برخی از کودکان تا زمان بزرگسالی نیز ادامه پیدا میکند. ممکن است تأخیر در تکامل و بهخصوص تأخیرهای گفتاری و تشخیصی به همراه این اختلال رخ دهد.
میزان شیوع اختلال تعامل اجتماعی بیقیدوبند ناشناخته است، اما تصور میشود که کمیاب باشد. بیشتر کودکانی که بهشدت نادیده گرفته شدهاند، دچار این اختلال نمیشوند. درمان این اختلال شامل همکاری مشترک کودک و خانواده با یک درمانگر در جهت تقویت رابطۀ میان دو طرف میشود.
اختلال دلبستگی واکنشی
اختلال دلبستگی واکنشی در کودکانی رخ میدهد که بیتوجهی اجتماعی یا محرومیت شدید را در سالهای ابتدایی زندگی خود تجربه کردهاند. ممکن است این اختلال زمانی رخ دهد که کودکان نیازهای عاطفی اولیه کودکان برای دلداری، انگیزش و محبت تأمین نمیشود یا تغییر مکرر مراقبان (مثل تغییرات متعدد شیرخوارگاه)، آنها را از شکلدادن به دلبستگیهای پایدار بازمیدارد.
کودکان دارای اختلال دلبستگی واکنشی، به لحاظ احساسی از مراقبان بزرگسال خود دور میشوند. آنها بهندرت برای دلداری، حمایت یا حفاظت به مراقبان خود رجوع میکنند یا زمانی که پریشان هستند به دلداریهای مراقبان خود واکنشی نشان نمیدهند.
طی تعاملات روتین با مراقبان، کودکان احساسات مثبت کمی را نشان میدهند یا ممکن است ترس یا ناراحتی غیرقابلتوضیحی را از خود نشان دهند. این مشکلات تا قبل از سن 5 سالگی ظاهر میشوند. تأخیر در تکامل و بهخصوص تأخیر شناختی و گفتاری، معمولاً به همراه این اختلال رخ میدهد.
اختلال دلبستگی واکنشی حتی در کودکانی که بهشدت به آنها بیتوجهی شده، رایج نیست. درمان آن شامل همکاری مشترک کودک و خانواده با یک درمانگر در جهت تقویت رابطۀ میان دو طرف میشود.
بدون دیدگاه