اطلاعات عمومی
بیماری دو قطبی چیست؟
بیماری دو قطبی یا Bipolar Disorder وضعیتی مربوط به سلامت روان است که در آن بیمار دچار نوسانات شدید خلقی میشود. نوسانات شامل دورههای اوج هیجان (مانیا یا هیپومانیا) و دورههای پایینبودن خلقوخو یا افسردگی است.
وقتی بیمار دو قطبی در دورۀ افسردگی است، ممکن است علاقهاش را نسبت به انجام بیشتر کارها از دست بدهد و احساس ناامیدی و ناراحتی داشته باشد.
در مقابل، وقتی خلقوخوی بیمار به سمت شیدایی (مانیا) یا هیپومانیا (حالتی که در آن فرد نوسانات خلقی کمتری نسبت به شیدایی نشان میدهد) حرکت میکند، فرد ممکن است احساس سرخوشی یا تحریکپذیری غیرعادی داشته باشد.
این نوسانات خلقی میتوانند روی توانایی تصمیمگیری، خواب، فعالیت، انرژی، رفتار و توانایی تفکر صحیح تأثیر بگذارند.
نکتۀ مهم اینکه دورههای نوسانات خلقی میتواند بهندرت یا چند بار در سال اتفاق بیفتد. بنابراین ممکن است در شرایطی که بسیاری از افراد برخی از تغییرات خلقی را بین دورههای مختلف تجربه میکنند، بعضی از بیماران هیچیک از این نوسانات را نداشته باشند.
باوجوداینکه اختلال دو قطبی یا بایپولار بیماریای است که در تمام طول زندگی با فرد همراه است، اما بیمار میتواند با دنبالکردن یک برنامۀ درمانی، نوسانات خلقی و سایر علائم را کنترل کند. خبر خوب اینکه در بیشتر موارد، درمان اختلال دو قطبی با کمک داروها و مشاورۀ روانشناسی یا رواندرمانی امکانپذیر است.
اختلال دو قطبی میتواند در هر سنی رخ دهد، اما معمولاً در سنین نوجوانی و اوایل دهۀ بیستسالگی تشخیص داده میشود. علائم اختلال دو قطبی در افراد مختلف متفاوت است و حتی ممکن است علائم در طول دورههای زمانی مختلف تغییر کند.
درجههای مختلف اختلال دو قطبی
درجات مختلفی از اختلال دو قطبی و موارد مرتبط با آن وجود دارد که میتواند شامل شیدایی، هیپومانیا و افسردگی دو قطبی باشد. این تغییرات و علائم میتوانند تأثیر زیادی روی خلقوخو و رفتار فرد بایپولار داشته باشند و درنتیجه روی کیفیت زندگی هم تأثیر بگذارند.
اختلال دو قطبی نوع یک
در این اختلال، فرد حداقل یک دورۀ شیدایی را تجربه میکند. همچنین قبل یا بعد از این دوره، بیمار دو قطبی ممکن است دورههای هیپومانیک یا افسردگی را هم داشته باشد. در بعضی از موارد، شیدایی ممکن است باعث توهم یا روانپریشی در فرد شود.
اختلال دو قطبی نوع دو
در اختلال دو قطبی نوع دو، فرد حداقل یک دورۀ افسردگی و یک دورۀ هیپومانیا داشته است؛ اما هرگز یک دورۀ شیدایی (مانیا) را تجربه نکرده است.
نکتۀ مهم اینکه بیماری دو قطبی نوع دو، حالت خفیفتر اختلال دو قطبی نوع یک نیست، بلکه یک طیف جداگانه است و نیاز به تشخیص جداگانه دارد. بهطور مثال، دورۀ شیدایی اختلال دو قطبی نوع یک میتواند بسیار خطرناک باشد، اما در مقابل، فرد مبتلا به اختلال دو قطبی نوع دو میتواند دورههای افسردگی طولانیتری را تجربه کند.
اختلال سیکلوتیمیک
در این حالت، فرد حداقل به مدت دو سال (در کودکان و نوجوانان به مدت حداقل یک سال) علائمی از هیپومانیا و یا دورههای افسردگی خفیف را تجربه کرده است.
سایر موارد
برخی از اختلالهای دو قطبی که میتواند ناشی از مصرف بعضی از داروها، الکل و یا ناشی از شرایط پزشکی و بیماریهایی مثل کوشینگ، مولتیپل اسکلروزیس یا سکتۀ مغزی باشد.
علائم و نشانهها
شیدایی و هیپومانیا
شیدایی یا مانیا و هیپومانیا دو نوع مجزا از دورههای اختلال دو قطبی هستند اما علائم مشابهی دارند. البته علائم شیدایی شدیدتر از هیپومانیاست و مشکلات محسوستری برای بیمار در محل کار، مدرسه، روابط اجتماعی و فردی ایجاد میکند. از طرف دیگر، دورۀ شیدایی ممکن است باعث فاصلهگرفتن فرد از واقعیت (از نظر روانی) شود و نیاز باشد که بیمار در بیمارستان بستری شود.
بیمار در هر دو دورۀ مانیا و هیپومانیا سه مورد یا بیشتر علائم زیر را نشان میدهد:
- به شکل غیرعادی شاد، پرجنبوجوش و عصبی
- افزایش فعالیت و انرژی یا بیقراری
- اعتماد بهنفس یا احساس سرخوشی به شکل اغراقآمیز
- نیاز به خواب کمتر
- پرحرفی بهصورت غیرمعمول
- حواسپرتی
- تصمیمگیری ضعیف؛ بهطور مثال خرید بیهدف و زیاد و رفتارهای پرخطر جنسی
علائم افسردگی اساسی
علائم یک دورۀ افسردگی اساسی بهقدری شدید است که میتواند روی کیفیت زندگی روزمره مثل فعالیت در محیط کار یا مدرسه، روابط و فعالیتهای اجتماعی بیمار تأثیر بگذارد و مشکلات قابلتوجهی ایجاد کنند.
فرد در دورۀ افسردگی اختلال دو قطبی معمولاً پنج مورد یا بیشتر علائم زیر را نشان میدهد:
- خلق افسرده؛ فرد احساس پوچی، غم، ناامیدی و گریه دارد (در کودکان و نوجوانان، خلق افسرده میتواند به شکل تحریکپذیری ظاهر شود).
- از دست دادن علاقه یا لذت نبردن از بیشتر فعالیتها
- کاهش قابل توجه وزن در صورت نداشتن رژیم غذایی بهخصوص، افزایش وزن، کاهش یا افزایش اشتها (در کودکان، نداشتن افزایش وزن مطابق انتظار، میتواند نشانۀ افسردگی باشد).
- خواب زیاد یا بیخوابی
- بیقراری
- خستگی یا از دست دادن انرژی
- احساس بیارزشی یا احساس گناه بیشازحد
- کاهش توانایی تفکر، تمرکز و تصمیمگیری
- تفکرات خودکشی
سایر علائم اختلال دو قطبی
علائم و نشانههای اختلال دو قطبی نوع یک و نوع دو میتواند شامل موارد دیگری مثل اضطراب، مالیخولیا، روانپریشی و موارد دیگری هم باشد.
نکتۀ مهم اینکه زمان بروز علائم ممکن است شامل دورههای مخلوط یا تغییر سیکل سریع باشد. علاوهبراین، علائم اختلال دو قطبی ممکن است در طول دورۀ بارداری یا همزمان با تغییر فصل اتفاق بیفتد یا تغییر کند.
عوامل مؤثر در ابتلا
- موارد زیر از جمله عواملی هستند که میتوانند خطر ابتلا به بیماری دو قطبی را افزایش بدهند یا بهعنوان محرک برای اولین دوره عمل کنند.
- داشتن یکی از بستگان درجهیک، مانند والدین یا خواهر و برادر مبتلا به اختلال دو قطبی
- دورههای استرس زیاد، مثل مرگ یکی از عزیزان یا وقایع آسیبزنندۀ دیگر
- سوءمصرف مواد مخدر یا الکل
علائم هشدار
چه زمانی باید به پزشک مراجعه کرد؟
با وجود تغییرات زیاد در خلقوخو، اغلب افراد مبتلا به بیماری دو قطبی نمیدانند که بیثباتی عاطفی آنها چقدر زندگی خود و عزیزانشان را مختل میکند؛ درنتیجه این افراد درمان لازم را دریافت نمیکنند.
برخی از افراد مبتلا به اختلال دو قطبی ممکن است از دورههای سرخوشی و بهرهوری بیشتر لذت ببرند؛ بااینوجود، این سرخوشی همیشه با یک سقوط عاطفی همراه است و ممکن است فرد را افسرده کرده یا با مشکلات عاطفی، مالی یا مشکل در ارتباطات روبهرو کند.
ازآنجاییکه درمان اختلال دو قطبی بهخودیخود امکانپذیر نیست، اگر شخص حس کند که علائم بیماری را دارد، بهتر است از پزشک کمک بگیرد.
چه زمانی باید کمک اضطراری دریافت کرد؟
فکرکردن به خودکشی و تلاش برای انجام آن در افراد با اختلالات دوقطبی، رایج است بنابراین اگر حس کردید که قصد آسیبرساندن به خود را دارید بهتر است سریع با اورژانس تماس بگیرید یا به یکی از اعضای خانواده یا دوستان خود اطلاع دهید.
اگر یکی از عزیزانتان در خطر خودکشی قرار دارد یا اقدام به خودکشی کرده است، بهتر است ترتیبی بدهید که یک نفر در کنارش بماند و خیلی سریع با اورژانس تماس بگیرید. اگر فکر میکنید میتوانید شرایط را کنترل کنید، میتوانید فرد را شخصاً و سریع به بیمارستان برسانید.
تشخیص
برای اینکه بیماری دو قطبی در فرد تشخیص داده شود، مجموعهای از بررسیهای زیر انجام میشود.
بررسیهای بالینی
معاینۀ فیزیکی
ممکن است پزشک برای شناسایی هر نوع مشکل پزشکی که میتواند علائم مختلف اختلال را در بیمار ایجاد کند، مجموعهای از معاینههای فیزیکی و آزمایشگاهی را انجام دهد.
ارزیابی روانپزشکی
ممکن است پزشک، بیمار را برای ارزیابی بیشتر به یک روانپزشک ارجاع بدهد. در این جلسات، روانپزشک با بیمار دربارهٔ افکار، احساسات و الگوهای رفتاری گفتوگو میکند.
گاهی روانپزشک با اجازۀ بیمار، برای یافتن اطلاعاتی در رابطه با علائم بیماری، با اعضای خانواده یا دوستان نزدیک فرد هم گفتوگو میکند.
نمودار تغییرات خلقوخو
ممکن است روانپزشک از بیمار بخواهد که خلقوخو، الگوهای خواب و هر علامتی که به تشخیص بیماری و درمان آن کمک میکند، ثبت کند.
بررسیهای آزمایشگاهی
در بررسیهای آزمایشگاهی برای تشخیص بیماری دو قطبی معمولاً آزمایش خون برای فرد تجویز میشود تا سایر علتهای بروز علائم مثل پرکاری تیروئید رد شود.
بررسیهای تصویربرداری
بررسیهای تصویربرداری در تشخیص اختلال دوقطبی جایگاهی ندارد.
درمان
درمان اختلال دو قطبی به بهترین شکل توسط یک تیم پزشکی شامل پزشک، روانپزشک و پرستار، در تشخیص و درمان اختلال دو قطبی انجام میشود.
مصرف داروها برای کنترل علائم بیماری، کاهش مدت زمان بستری در بیمارستان و تثبیت خلقوخو توسط پزشک مربوطه (روانپزشک) تجویز میشود.
اگر فرد افکار خطرناکی مثل میل به خودکشی یا نشانههایی از توهم یا هزیانگویی داشته باشد، ممکن است لازم باشد برای کنترل علائم، بیمار برای مدتی در بیمارستان بستری شود.
دریافت خدمات درمانی و روانپزشکی در بیمارستان میتواند فرد را ایمن و آرام نگه دارد و کمک کند تا خلقوخوی بیمار، فارغ از اینکه در کدام دورۀ بیماری است (شیدایی یا افسردگی)، تثبیت شود.
درمان دارویی
داروهای متعددی برای درمان اختلال دوقطبی تجویز میشوند. نکتۀ مهم اینکه دوز داروها و نوع آنها با توجه به علائم فرد تجویز میشود. این داروها میتواند شامل موارد زیر باشد:
تثبیتکنندههای خلقوخو
بیمار معمولاً برای کنترل دورههای شیدایی یا هیپومانیک به داروهای تثبیتکنندۀ خلقوخو نیاز دارد. از جمله داروهای تثبیتکنندۀ خلقی میتوانیم به لیتیم والپروئیک اسید، کاربامازپین و لاموتریژین اشاره کنیم.
آنتی سایکوزها
اگر علائم افسردگی دو قطبی یا شیدایی علیرغم درمان با سایر داروها ادامه پیدا کند، پزشک یک داروی ضد سایکوز مثل اولانزاپین ریسپریدون، کوتیاپین، آریپیپرازول را هم تجویز میکند. ممکن است پزشک بنا به صلاحدید، بعضی از این داروها را بهتنهایی یا همراه با داروی تثبیتکنندۀ خلقوخو تجویز کند.
ضدافسردگیها
پزشک ممکن است یک داروی ضد افسردگی را برای کنترل افسردگی به درمان اضافه کند. ازآنجاییکه گاهی اوقات یک داروی ضد افسردگی میتواند باعث شیدایی شود، معمولاً این دارو همراه با یک تثبیتکنندۀ خلق یا آنتی سایکوز تجویز میشود.
داروهای ضد اضطراب
داروهای خانوادۀ بنزودیازپین ممکن است به کاهش اضطراب و بهبود خواب کمک کنند، اما معمولاً بهصورت کوتاهمدت مصرف میشوند.
درمان غیردارویی
رواندرمانی
رواندرمانی بخش مهمی از درمان اختلال دو قطبی است و میتواند در محیطهای فردی، خانوادگی یا گروهی انجام شود. انواع رواندرمانی میتوانند کمککننده باشند؛ ازجمله:
ریتمدرمانی بین فردی و اجتماعی (IPSRT)
طراحی یک برنامۀ روزانه برای خواب، رژیم غذایی و ورزش میتواند برای مبتلایان به اختلال دو قطبی مفید باشد، بنابراین در ریتمدرمانی بین فردی و اجتماعی، روی تثبیت ریتمهای روزانه مانند خواب، بیداری و زمان مصرف غذا تمرکز میکنند. زیرا داشتن یک روال ثابت، به مدیریت بهتر خلقوخو کمک میکند.
درمانشناختی رفتاری (CBT)
این دوره روی شناخت باورها و رفتارهای ناسالم و منفی و جایگزینی آنها با باورهای سالم و مثبت متمرکز است. CBT میتواند به شناسایی عواملی که باعث ایجاد دورههای دوقطبی در فرد میشود، کمک کند و در کنار این موضوع، راهبردهای مؤثری برای مدیریت استرس و کنارآمدن با موقعیتهای ناراحتکننده را به بیمار آموزش میدهد.
آموزش روانی
یادگیری دربارهٔ اختلال دو قطبی (آموزش روانی) میتواند به بیمار و عزیزانش در درک بهتر بیماری کمک کند. داشتن اطلاعات کافی دربارۀ اتفاقاتی که در طول بیماری رخ میدهد و آنچه اتفاق میافتد، کمک میکند تا بیمار پشتیبانی بهتری دریافت کند، مشکلات را بهتر بشناسد و با ایجاد برنامهای برای جلوگیری از شدتگرفتن بیماری، به درمان ادامه بدهد.
درمان خانوادهمحور
حمایت خانواده و ارتباط با آنها میتواند به شناخت و تشخیص علائم هشداردهندۀ نوسانات خلقی توسط اعضای خانواده و بیمار کمک کرده و در نهایت به رعایت بهتر برنامۀ درمانی و مدیریت بیماری کمک کند.
سایر روشهای درمانی
با توجه به نیاز بیمار، ممکن است روشهای دیگری نیز به درمان افسردگی اختلال دو قطبی اضافه شود؛ این روشها میتواند یکی از موارد زیر باشد:
الکتروشوک درمانی (ECT)
اگر بیمار با مصرف داروها بهتر نشود، یا نتواند داروهای ضد افسردگی را به دلایل مختلف مثل بارداری مصرف کند، یا خطر اقدام به خودکشی در او بالا رفته باشد؛ الکتروشوک درمانی بهعنوان یکی از راههای درمان اختلال دو قطبی مطرح میشود.
در این نوع درمان، جریانهای الکتریکی از مغز عبور میکنند و عمداً باعث ایجاد یک شوک الکتریکی کوتاه میشوند. به نظر میرسد این جریانهای کوتاه، تغییراتی را در مغز ایجاد میکنند که میتواند علائم برخی از بیماریهای روانی را معکوس کند.
تحریک مغناطیسی مغز (TMS)
تحریک مغناطیسی مغز (TMS) یا ترانس کرانیال بهعنوان یک گزینه برای کسانی که به داروهای ضد افسردگی پاسخ نمیدهند، ممکن است کمک کننده باشد.
تغذیه و مکمل
رژیم غذایی
اگر بهدلیل مصرف داروها با چالشهایی مثل اضافهوزن مواجه هستید، بهتر است حتماً با پزشک یا متخصص تغذیه در این رابطه گفتوگو کنید.
برای بهبود خلقوخو و سطح انرژی، یک رژیم مدیترانهای که عمدتاً شامل میوه، حبوبات، سبزیجات و کاهش مصرف گوشت قرمز است، داشته باشید.
مکملها
اطلاعات در رابطه با تأثیر مکملها روی درمان افسردگی اختلال دو قطبی، اغلب ضدونقیض و گاهی حتی بینتیجه است. بنابراین توصیه میکنیم قبل از مصرف هر نوع مکمل در رابطه با تأثیر آن روی درمان اختلال افسردگی یا تداخل با سایر داروها، حتماً با پزشک مشورت کنید.
بههرحال، اگر میخواهید علاوه بر درمان توصیهشده توسط پزشک، از داروهای جایگزین یا مکمل استفاده کنید، بهتر است اقدامات احتیاطی زیر را انجام دهید:
- از قطع خودسرانۀ مصرف داروهای تجویزشده یا شرکت نکردن در جلسات درمانی، خودداری کنید؛ زیرا وقتی از درمان اختلال دو قطبی صحبت میکنیم، باید بدانیم که طب جایگزین یا انواع مکملها نمیتوانند جانشین مراقبتهای پزشکی منظم باشند.
- با گروه پزشکی، روانشناس و روانپزشک خود صادق باشید و دقیقاً به آنها بگویید که از کدام درمانهای جایگزین یا مکمل استفاده میکنید یا میخواهید امتحان کنید.
- از خطرات احتمالی آگاه باشید. مصرف مکملها و داروهایی که نیاز به نسخه ندارند (مانند محصولات گیاهی و طبیعی)، بیخطر نیست و ممکن است عوارض جانبی ناشی از آنها، در روند درمان فرد، اختلال ایجاد کند یا با داروهای تجویزشده توسط پزشک، تداخل داشته باشد. بنابراین پیش از مصرف، حتماً با پزشک مشورت شود.
ویتامینهای B1 ،B6 ،B12
شواهد مناسبی برای نشاندادن تأثیر این ویتامینها در کمک به درمان اختلال دو قطبی وجود ندارد.
ویتامین D
بعضی از مطالعات، ارتباط کمی بین افسردگی و ویتامین D را نشان میدهند. بااینوجود، شواهد کافی برای توصیۀ آن در دورۀ افسردگی دو قطبی وجود ندارد.
اسیدفولیک (ویتامین B9)
با توجه به تأثیرات بالینی متعددی که از این ویتامین دیده شده است، با توجه به نظر پزشک، ممکن است به درمان اضافه شود.
زینک
برخی مطالعات نشان دادهاند زینک ممکن است در بهبود اثربخشی درمان ضد افسرگی کمککننده باشد.
منیزیم
تجویز منیزیم به صلاحدید پزشک و علائم بیمار بستگی دارد.
کوآنزیم Q10
کوآنزیم مادهای شبیه به ویتامین در بدن است که به مقدار کم در گوشتها و غذاهای دریایی وجود دارد. از این ماده برای بهبود سلامت قلب استفاده میشود. مطالعات نشان دادهاند در برخی از افراد میتواند علائم ناشی از افسردگی را کاهش دهد.
زندگی با اختلال دو قطبی
خودمراقبتی
پزشک شما ممکن است برای کنترل رفتارهایی که علائم اختلال دو قطبی را بدتر میکند، تغییراتی در سبک زندگی توصیه کند. برخی از این تغییرات عبارتاند از:
نوشیدن الکل و مصرف مواد مخدر و دخانیات را ترک کنید
ترک نوشیدن الکل و استفادهنکردن از مواد مخدر مثل تنباکو، ضروری است؛ زیرا ممکن است این مواد با داروهای مصرفی برای درمان اختلال دو قطبی تداخل داشته باشند. از طرف دیگر، این مواد میتوانند اختلال دو قطبی را بدتر کرده یا تغییر خلق دورهای ایجاد کنند.
بنابراین اگر الکل، سیگار و سایر مواد مخدر را مصرف میکنید به پزشک خود اطلاع دهید؛ زیرا در غیر این صورت، کنترل اختلال دوقطبی ممکن است بسیار دشوار باشد.
دفتر خاطرات روزانه یا نمودار خلقی داشته باشید
با تحت نظر داشتن رفتار، افکار و احساسات روزانه، میتوانید محرکهای احتمالیای که به ایجاد دورههای افسردگی یا شیدایی منجر میشوند، شناسایی کرده و از میزان پاسخ به درمانتان باخبر شوید.
برنامۀ خواب سالم داشته باشید
اختلال دو قطبی میتواند الگوهای خواب شما را تحت تأثیر قرار دهد. از طرف دیگر، تغییرات دائمی در زمان خواب، میتواند به شروع یک دورۀ تغییرات خلقی منجر شود. بنابراین بهتر است خواب سالم و کافی را بهعنوان اولویت در برنامۀ روزانه در نظر بگیرید، بهصورتی که در ساعتی مشخص بخوابید و از خواب بیدار شوید.
مدیتیشن
تحقیقات نشان داده است که مدیتیشن میتواند در بهبود افسردگی اختلال دو قطبی مؤثر باشد.
کنترل استرس و حفظ روابط سالم
استرس و اضطراب میتوانند علائم اختلال دوقطبی را در افراد مبتلا به بیماری، بیشتر کنند. بنابراین بهتر است در قدم اول، استرس و اضطراب خود را کنترل کنید.
پیگیری روند درمان
ادامۀ درمان حتی در مواقعی که بیمار حال بهتری دارد؛ از جملهٔ مواردی است که باید به آن توجه کرد. استفادهنکردن از درمان، میتواند منجر به شدتگرفتن علائم جزئی بیماری شود و به نوسانات شدید خلقی و شروع دورههای شیدایی و افسردگی منجر شود.
پزشک ممکن است با توجه به وضعیت فرد، برنامۀ درمانی روزانهای را پیشنهاد بدهد. در این برنامه، معمولاً پشتیبانی و مشاورۀ مورد نیاز بیمار نیز ارائه میشود.
ورزش
ثابت شده است که ورزش بهطورکلی میتواند در بهبود خلقوخو و سلامت روان نقش مؤثری داشته باشد. بنابراین ممکن است به کنترل علائم اختلال دو قطبی کمک کند. ازآنجاییکه اضافهوزن هم یکی از عارضههای مصرف داروهای اختلال دو قطبی است، بنابراین ورزش میتواند در کنترل وزن مناسب هم نقش داشته باشد.
بیماری دو قطبی در کودکان
تشخیص بیماری دو قطبی در کودکان
اگرچه تشخیص اختلال دو قطبی در کودکان و نوجوانان شامل همان معیارهایی است که برای بزرگسالان استفاده میشود، علائم در کودکان و نوجوانان اغلب الگوهای متفاوتی دارد و ممکن است بهطور منظم در دستهبندیهای تشخیصی قرار نگیرد.
همچنین، کودکانی که دارای اختلال دوقطبی هستند، اغلب با سایر بیماریهای سلامت روان مانند بیشفعالی (ADHD) یا مشکلات رفتاری نیز تشخیص داده میشوند که میتواند فرآیند تشخیص را پیچیدهتر کند.
درمان اختلال دو قطبی در کودکان و نوجوانان
درمان بیماری دو قطبی در کودکان و نوجوانان بهطورکلی بهصورت موردی و با توجه به علائم و عوارض جانبی دارو و سایر عوامل تعیین میشود. این روند درمانی میتواند شامل موارد زیر باشد:
داروها
در درمان اختلال دو قطبی کودکان و نوجوانان، معمولاً همان داروهای مورداستفادهٔ بزرگسالان تجویز میشود. زیرا تحقیقات کمتری دربارهٔ ایمنی و اثربخشی داروهای دوقطبی در کودکان، نسبت به بزرگسالان وجود دارد؛ بنابراین تصمیمات درمانی اغلب بر اساس تحقیقات بزرگسالان است.
رواندرمانی
درمان اولیه و طولانیمدت میتواند به جلوگیری از بازگشت علائم کمک کند. رواندرمانی میتواند به کودکان و نوجوانان در مدیریت کارهای روزانه، توسعۀ مهارتها ارتباطی، برطرفکردن مشکلات یادگیری و حلکردن مشکلات اجتماعی کمک کند.
رواندرمانی همچنین میتواند در صورت نیاز، به درمان مشکلات سوءمصرف مواد رایج در کودکان بزرگتر و نوجوانان مبتلا به اختلال دوقطبی کمک کند.
آموزش روانی
آموزش روانی میتواند شامل یادگیری علائم اختلال دوقطبی و تفاوت آن با رفتارهای مربوط به سن رشد، موقعیت و رفتار فرهنگی مناسب کودک مبتلا به اختلال دوقطبی باشد. زمانیکه والدین متوجه بشوند بیماری بایپولار چیست، بهتر میتوانند فرزندشان را حمایت کنند.
پشتیبانی
گفتوگو و آگاهسازی معلمان و مشاوران مدرسه، در بهبود روند بیماری کمککننده خواهد بود.
داروها
- لیتیم
- کاربامازپین
- لاموتریژین
- کوئتیاپین
- کلونازپام
- فلوکستین
- اولانزاپین
بدون دیدگاه